نتایج جستجوی عبارت «غلامحسین آفتابی روستای غوری دبستان ادب دبیرستان شعله کربلای پنج 24/10/1365 شلمچه امام زاده حسن ۱۳۶۵/۱۰/۲۴» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
خط پدافندی فاو
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
پس از عملیات والفجر 8 که در بهمن ماه سال 1364 انجام شد‌،1 خط پدافندی و دفاعی نیروهای خودی در فاصله 11 کیلو متری شهر فاو تثبیت گردید‌. این خط پدافندی از سمت چپ، یعنی جنوب از خور‌عبداله شروع و جاده فاو – ام‌القصر را قطع و از شمال بخشی از دریاچه نمک را شامل و جاده فاو - بصره و فاو البحار را قطع ودر نهایت از شمال شرقی به اروند می‌رسید‌. پدافند بخشی از این خط دفاعی...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید بهرام قشقائی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد بهرام قشقائي نژاد »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون حال که چنین پیش آمده است که آمریکای جنایتکار به وسیله مزدور و ژاندارمش «صدام» در منطقه، به خاک اسلامی ما تجاوز کرده است، این وظیفه ماست که از کشور و انقلابمان محافظت و دفاع کنیم. پس بنابر وظیفه‌ای که دارم، روانه میدان نبرد می‌شوم و به سوی کربلای ایران می‌روم. بلکه بتوانم انجام وظیفه کرده باشم، اگر نتوانستم و دشمن مرا از پای درآورد، با دادن جان ناقابل خود،...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید محمد قلی عبدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
پرستوهای مهاجر آمده بودند تا رسیدن بهار را مژده دهند. در روستای مشکان درون خانه‌ای گِلی، ولی پر از صفا و محبت؛ همراه با آواز پرستوها، ـ1/1/1334ـ صدای دلنشین کودکی زیبا، طراوت دوچندان به خانه داد. نامش را محمدقلی نهادند و در کنار خود پرورش‌اش دادند. تحصیلات خود را در مدرسه ابتدائی شهید آیت (ششم بهمن) روستای مشکان آغاز و به پایان رساند. بعلت نبودن دبیرستان در روستا از ادامه تحصیل محروم ماند و به کار کشاورزی پرداخت....
زندگینامه خودنوشت جانباز احمد علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نی‌ریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید اسماعیل چهارراهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد اسماعيل چهارراهي »
پاکی و زیبایی گل‌های بهاری در چهره‌اش هویدا بود، او که همراه با بهار در اولین روز از فروردین‌ماه سال ۱۳۴۷ در روستای ده‌زیر از بخش آباده طشک از توابع شهرستان نی‌ریز، در خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود. اسماعیل مرد کار بود و باهمت، آنگاه‌که دوره دبستان را در مدرسه شهید آیت‌الله صدرِ روستای ده‌زیر به‌پایان برد، تصمیم گرفت در شغل شریف کشاورزی روزگار خود را بگذراند. تجاوز دشمن را به کشور اسلامی خود برنتافت و به...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید منصور مظفری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سخن از پرستوی مهاجری است که فصل پرواز را دریافت و عاشقانه تا بی‌کرانه آسمان پر گشود و بال در بال فرشتگان پیچید و محو تماشای رخ یار شد. اولین روز بهمن‌ماه سال ۱۳۴۰ مصادف است با روز تولد مولودی که در آینده‌ای نه‌چندان دور، با خون خود درخت برومند اسلام را آبیاری کرد. منصور، در کانون گرم خانواده‌ای که مملو از عشق به قرآن و اسلام بود پرورش یافت. هفتمین بهار زندگی را پشت سر گذاشته بود که در...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید مختار محسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مختار محسني »
بسم‌الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون خوشا به این‌چنین پدر و مادری که این‌چنین فرزندانی را تربیت کردند و درراه اسلام فدا کردند. پدر و مادر عزیز، من با اجازه شماها به مدرسه خودسازی و جبهه رفتم. مبادا که در هنگام نبودن من در خانه، ایجاد ناراحتی نمایید. صبور باشید. تمام رزمندگان را دعا کنید. نمازهایتان را بجا بخوانید، نماز شب را به‌پای دارید و امام را دعا کنید. یار و یاور امام باشید. مبادا به خاطر...
شهدا سال 65 -خاطرات شهید سعید شاهدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
اشک خدایا! دلم تنگ است. دلم چون آتش شعله‌ور می‌سوزد. خدایا! آتش دل، وجودم را آب کرد، بخار کرد. خدایا! دوست می‌داشتم بسوزم در عشقت، نه درون حرف مردم، از آنهایی که بدتر از خنجرهای زهر آلود از آن چشم‌های پلید و کثیف می‌دانم، خوب می‌دانم که هر گاه این شعله به پا خیزد، برای خاموش کردن آن باید بگریم، از درون خود بشدت بگریم، تلخ و با شدت بگریم. باید اشک ریزم تا که چشم بخشکد، چشم من...
کلیات عملیات بیت المقدس 7
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بيت المقدس هفت »
این عملیات در شب دوشنبه 23/3/1367 در منطقه عملیاتی شلمچه انجام شد. حدود 19 روز از پاتک دشمن و بازپس‌گیری شلمچه می‌گذشت. نیروهای خودی به منظور پاسخگویی به دشمن که به دنبال بازپس‌گیری فاو‌، جزایر مجنون و شلمچه سخت مغرور شده بود، خواستند به او جوابی داده باشند تا فکر نکند عرصه برای تاخت و تاز او فراهم شده است. نیروهای شهرستان نی‌ریز در قالب گردان کمیل در این عملیات حضور فعالی داشتند و دو شهید به نام...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید محمد حسین امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد حسين اميري »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون گمان نکنید آنهائی که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده‌اند. بلکه آنها زنده‌اند و نزد خدایشان روزی می‌خورند. ( سوره آل عمران، آیه 169 ) با درود فراوان به امام امت و امید مستضعفان جهان خمینی بت‌شکن و با سلام فراوان به ملت شهید‌پرور ایران، لازم دانستم که چند کلمه درباره خودم وصیت کنم. من محمد حسین امیری فرزند اسماعیل امیری هستم و در سال 1343 متولد شدم....